اخرین اخبار و تازه های رشته زیست شناسی و منابع علمی ISI
رگهای منشعب از آئورت
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:37

سرخرگ‌های تاجی از آئورت بیرون می‌آیند. آئورت، شریان یا سرخرگ اصلی بدن می‌باشد که از بطن چپ، خون را خارج می‌سازد. شریان‌های کرونری از ابتدای آئورت منشأ می‌گیرند؛ بنابراین اولین شریان‌هایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌کنند. دو شریان کرونری (چپ وراست) نسبتاً کوچک‌ اند و هرکدام فقط ۳ یا ۴ میلی‌متر قطر دارند. این سرخرگ‌های تاجی از روی سطح قلب عبور می‌کنند و در پشت قلب به یکدیگر متصل می‌شوند و تقریباً یک مسیر دایره‌ای را ایجاد می‌کنند. وقتی پزشکان قدیم چنین الگویی از رگ‌های خونی قلب دیدند، آن را به تاج تشبیه کردند، به همین دلیل به این شریان‌ها، کرونری (Coronary یعنی تاج) گفتند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می‌شود. از آنجایی‌که شریان‌های کرونری قلب دارای اهمیت زیادی هستند، پزشکان، تمام شاخه‌ها و تغییراتی را که ممکن است در افراد مختلف وجود داشته‌ باشد، شناسایی کرده‌اند. شریان‌های کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی می‌باشد که به آنها نزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی می‌گویند و خود این شریان‌ها نیز به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شوند. این سرخرگ‌ها، قسمت بیشتر عضله بطن چپ را خون‌رسانی می‌کنند. بطن چپ موظف است خون را به تمام قسمت‌های مختلف بدن پمپ کند بنابراین نسبت به بطن راست دارای عضلات بیشتری است. شریان‌های کرونری راست، معمولاً کوچک‌تر اند و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خون‌رسانی می‌کند. بطن راست خون را به ریه‌ها پمپ می‌کند. شریان‌های کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریان‌های بدن هستند با این تفاوت که فقط در زمان بین ضربان‌های قلب (حالت استراحت قلب)، خون دراین شریان‌ها جریان می‌یابد. بیماری تنگ و باریک شدن سرخرگ کرونری (استنوزیس) یکی از نشانه‌های بیماری سرخرگ تاجی و نتیجه آترواسکلروز است. تشخیص قطعی با رگ‌نگاری تاجی است. برای رفع گرفتگی سرخرگ‌های کرونری از درمان دارویی یا روش آنژیوپلاستی با بالن یا جراحی کنارگذر سرخرگ تاجی استفاده می‌شود.     سرخرک تحت ترقوه ای یا ساب کلاوین   سرخرگ زیرترقوه ای (زیرچنبری) یا شریان سابکلاوین (به انگلیسی: Subclavian artery) یکی از سرخرگ‌های جدار قفسه سینه است که در تغذیه اندام فوقانی نقش دارد. همچنین شاخه‌هایی از این سرخرگ به گردن و مغز می‌روند. سرخرگ زیربغلی (آگزیلاری) که سرخرگ بازویی (براکیال) را ایجاد می‌کند، ادامه سرخرگ زیرترقوه‌ای است. یکی از شاخه‌های مهم سرخرگ زیرترقوه‌ای، سرخرگ مهره‌ای است. دو سرخرگ مهره‌ای در کنار پل مغزی، سرخرگ قاعده‌ای را تشکیل می‌دهند. سرخرگ‌های مهره‌ای و قاعده‌ای، دستگاه مهره‌ای قاعده‌ای [۱] را می‌سازند. این دستگاه وظیفه خونرسانی به قسمت پشتی مغز را برعهده دارد.محتویات ۱ مبدا ۲ شاخه‌ها ۳ نگارخانه ۴ جستارهای وابسته ۵ پانویس‌ها ۶ منابعمبداسرخرگ زیرترقوه‌ای چپ مستقیما از قوس آئورت جدا می‌گردد. سرخرگ زیرترقوه‌ای راست از سرخرگ بازویی-سری (Brachiocephalic artery) یا تنه براکیوسفالیک که سرخرگ بی نام نیز خوانده می‌شود، منشعب می‌گردد.شاخه‌هاسرخرگ‌هایی که از سرخرگ زیرترقوه‌ای (زیرچنبری) جدا می‌گردند عبارتنداز[۲]: سرخرگ مهره‌ای سرخرگ سینه‌ای داخلی [۳] تنه تیروئیدی-گردنی [۴] تنه دنده‌ای-گردنی [۵] سرخرگ کتفی-پشتی     سرخرگ آئورت پس از خروج از بطن چپ به سه قسمت آئورت صعودی، قوس آئورت، آئورت نزولی تقسیم می‌شود.رونگاره و شمای قلبشریانهای کرونری از ابتدای آئورت (بزرگ‌سرخرگ بالارو) منشأ گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌دارند. دو شریان کرونری (چپ وراست) نسبتاً کوچک بوده و هر کدام فقط ۳ یا ۴ میلیمتر قطر دارند. (وظیفهٔ رگ‌های کرونری، تغذیه و خون رسانی به قلب می‌باشد )از قوس آئورت ابتدا شریان براکیوسفالیک جدا می‌شود که این شریان خود به دو شاخه شریان تحت ترقوه‌ای راست و کاروتید مشترک راست تقسیم می‌شود. دومین شریان اصلی که از آئورت جدا می‌شود شریان کاروتید چپ و سومین شریان، شریان تحت ترقوه‌ای (شریان ساب کلاوین) چپ است.ادامه آئورت نزولی را در قفسه سینه بخش آئورت سینه‌ای (توراسیک) و در محوطه شکم آئورت شکمی می‌نامند. شریانهای بین دنده‌ای راست و چپ، برونشی و مری از آئورت توراسیک و شریانهای سلیاک، شریانهای کلیوی، مزانتریک (روده‌ای) و... از آئورت شکمی جدا می‌شوند.آئورت در انتهای مسیر خود به دو شریان لگنی (ایلیاک) راست و چپ منشعب شده و به اندام تحتانی خونرسانی می‌کند.    



:: برچسب‌ها: رگهای منشعب از آئورت ، برونشی و مری از آئورت ، قفسه سینه بخش آئورت سینه‌ای,
حفره عمومی ( سلوم )
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:36

 

آسلومات(Acoelomate): در اين موجودان بافت‌هاي مشتق شده از مزودرم تشکيل توده نسبتا سختي را بين بافت‌هاي مشتق از اکتودرم و اندودرم مي‌دهند.

- سودوسلومات(Pseudocoelomate): در اين موجودات همه حفره با مزودرم پوشيده نيست. بافت عضلاني يا پيوندي با سيستم گوارشي در ارتباط نبوده ، سطح داخلي ديواره بدن با غلاف مزودرمي پوشيده نيست و منشا حفره کاذب از نظر جنيني، بلاستوسل جنين است.

- يوسلومات(Eucoelomate): در اين موجودات حفره عمومي کاملا با مزودرم پوشيده شده‌است. ديواره داخلي بدن را يک غلاف مزودرمي به نام صفاق (Peritoneum) و سطح بيروني امعاء واحشا را غلافي مزودرمي به نام سروز مفروش کرده است.

هر گونه فضا یا حفره عمومی که کاملا توسط بافتهای مزودرمی و بویژه توسط پرده‌های صفاقی احاطه شده باشد، سلوم (Coelom) نام دارد. بنابراین جانوران دارای سلوم را متعلق به گروه سلوماتها ، می‌دانند. معنای اصطلاحات آسلومات و پزدوسلومات نیز به همین ترتیب روشن می‌شود. آسلوماتها جانوران فاقد سلوم و در واقع فاقد هر گونه حفره عمومی هستند. پزدوسلوماتها دارای پزدوسل یا سلوم کاذب یعنی حفره عمومی هستند که پوشش آن را مستقیما اکتودرم و آندودرم تشکیل می‌دهند نه صفاق. چنین حفره‌ای در ظاهر به سلوم واقعی می‌ماند.

 



:: برچسب‌ها: آسلومات ، سودوسلومات ، يوسلومات,
گردش خون در دوزیستان
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:36

گردش خون در دوزیستان:
تبدیل گردش خون آبششی ماهی ها به ششی در دوزیستان, دو چالش تکاملی ایجاد کرده است,
۱- چالش اول تامین گردش خون ششی بوده است, که این چالش با ایجاد ششمین قوس در آیورت که گردش خون ششی را تامین کرده برطرف شده است.
۲- چالش دوم جدا کردن گردش خون ششی از گردش خون عمومی است که حل این چالش به گردش خون مضاعف نیاز دارد. که در گروه های از تتراپودا با ایجاد دو بطن جداگانه این مسله حل شده است(پرندگان و پستانداران و بسیاری از خزندگان)
اما در دوزیستانی مانند قورباغه که قلب تنها یک بطن دارد چگونه است؟
خون گردش خون عمومی وارد دهلیز راست می شود و گردش خون ششی و پوست وارد دهلیز چپ می شود. و با انقباض ناهمزمان دهلیز چپ و راست, خون وارد بطن می شود. و همین ناهمزمانی موجب می شود با وجود تنها یک بطن و یک دریچه چرخشی در ابتدای سرخرگ آیورت خون روشن به گردش عمومی و خون تیره به گردش ششی وارد شود.
برگرفته از کتاب جانور شناسی هیکمن.
حسن سلیمانی



:: برچسب‌ها: گردش خون در دوزیستان ، تبدیل گردش خون آبششی ماهی ,
تنظیم اسمزی در ماهیها ( توضیح مطلب کتاب شکل 18 فصل 5 )
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:32

تنظیم فشار اسمزی در ماهیها osmoregulation

الف ) تنظیم فشار اسمزی در ماهیهای آب شیرین :

در این قبیل ماهیها محیط زیستی ماهی هیپوتونیک ( کم غلظت ) و محیط داخلی بدن ماهی هیپرتونیک ( پرغلظت ) می باشد، بنابراین ماهیهای آب شیرین آب جذب می کنند و جذب آب از را پوست و برانشی ها ( آبشش ها ) صورت می گیرد و با این عمل در ماهیهای مذکور به علت جذب آب کیفیت هیدراتاسیون ( آب جذب شدن ) مشاهده می شودو برای تنظیم فشار اسمزی فعالیت های دفع کلیوی آنها بسیار زیاد می شود . این ماهیها به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن خود در شبانه روز بین 100 تا 300 سی سی آب بصورت ادارار دفع می نمایند و برای جبران املاح دفع شده همراه ادرار جذب املاح مخصوصا سدیم کلرید از راههای کلیه و برانشی امکان پذیر می گردد.

ب ) تنظیم فشار اسمزی در ماهیهای آب شور :

در این نوع ماهیها محیط زیستی هیپرتونیک و محیط داخلی هیپوتونیک می باشد ، بنابراین عمل دفع آب از را پوست و برانشی ها صورت می گیرد. بر اثر دفع آب میزان آب و املاح محیط داخلی نامتعادل گشته و به حالت دهیدراتاسیون ( کم آبی ) می افتد و به ناچار مجبورند مقداری از آب محیط را ببلعند میزان آب بلعیده شده به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در 24 ساعت بین 40 تا 225 سیسی است. آب بلعیده شده از مخاط لوله گوارش جذب محیط داخلی می گردد و مازاد املاح از طریق پوست و برانشی ها و کلیه ها دفع می گردد. ( اصطلاح آب خوردن در این ماهیها عملا درست است )



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: تنظیم اسمزی ، ماهی ها,
تفاوت گیاهان C3 و C4
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:31

تفاوت گیاهان C3 و C4 :
1:اولین ماده ساخته شده در C3 یک ماده سه کربنه به نام 3 فسفو گلیسریک اسید است( PGA )

در صورتی که اولین ماده تولیدی در گیاهان C4 یک ماده چهارکربنه به نام اگزالواستات است بهمین دلیل به اینها C3و C4 گوییم یعنی وجه نامگذاری آنها در نوع تولید ماده اولیه است.

2: گیاهان C4 آناتومی Kranz دارند ولی گیاهان C3 ندارند. کلروپلاست که درون غلاف آوندی در گیاهان C3 وجود دارد آناتومی Kranz گوییم.

3: در سلولهای مزوفیل ( میانبرگ ) گیاهان C3 نشاسته ساخته و ذخیره می شود ولی در C4 در مزوفیل برگ فقط اسیدهای چهار کربنه تشکیل و سپس به سلولهای غلاف آوندی ( باندل شیت ) منتقل و در آنجا نشاسته ساخته و ذخیره می شود. نشاسته در C3 در مزوفیل برگ و در C4 در غلاف آوندی ساخته و ذخیره می شود.

4: کلروپلاست های غلاف آوندی بزرگتر و گراناهای تکامل نیافته تری نسبت به کلروپلاست سلولهای مزوفیل برگ دارند یعنی کلروپلاست غلاف آوندی نسبت کلروفیل a به b بیشتری هم دارند و به دیواره غشاء سلول نزدیکتر هستند.

کلروپلاست در گیاهان C4 به دیواره سلول نزدیکتر هستند.

5: در گیاهان C4 آنزیم های PEPc و RUBPc ( روبیسکو) فعال هستند ولی در گیاهان C3 فقط RUBPc وجود دارد.

6: در گیاهان C4 آنزیم روبیسکو ( در سیکل کلوین ) در غلاف آوندی و آنزیم PEPc ( در سیکل هاش واسلک ) در مزوفیل برگ در صورتی که در C3 آنزیم روبیسکو در مزوفیل برگ فعالیت می کند.

7: میل ترکیبی آنزیم PEPc نسبت به Co2 چند برابر آنزیم روبیسکو می باشد بهمین دلیل در گیاهان C4 که آنزیم PEPc وجود دارد در غلظت های بسیار پایین C02 بازده بیشتری داشته ، قادر به انجام فتوسنتز هستند. PEPc برخلاف RUBPc حساسیتی به O2 ندارد.

8 : سرعت فتوسنتز بخصوص در شدت نورهای بالا در گیاهان C4 به مراتب بالاتر از گیاهان C3 است.سرعت فتوسنتز در شدت نور کم در گیاهان C3 بالاتراست در صورتیکه در گیاهان C3 یک سوم طبیعی نور خورشید کافی است.

9: در گیاهان C4 برای فعال شدن آنزیم PEPc و تثبیت Co2 نسبت به گیاهان C3 ، دو مولکول ATP بیشتر نیاز دارند بنابراین عملکرد انرژی در گیاهان C4 کمتر است.

گیاهان C3 برای تثبیت هر مولکول Co2 نیاز به 3 مولکول ATP و 2 مولکول NADPH دارند ولی گیاهان C4علاوه بر آنها ، 2 مولکول ATP دیگر هم نیاز دارند.

10: میزان آنزیم روبیسکو در گیاهان C4 کمتر از C3 است حدود 10%.

11: گیاهان C4 به شرایط گرم و خشک تا گرم و مرطوب سازگاری دارند ولی گیاهان C3 به مناطق سرد و مرطوب تا گرم و مرطوب نیاز دارند. در دمای کمتر از 20 درجه فتوسنتز گیاهان C4 کمتر ازC3 است.

12 : فتوسنتز در گیاهان C4 به میزان اکسیژن حساسیت ندارد. ( از 2% تا 21% ).

13: در گیاهان C4 تنفس نوری یا وجود نداشته یا بسیار محدود است ولی در گیاهان C3 بخشی از مواد فتوسنتزی از طریق این فرآیند هدر می رود.

یکی از دلایل بالاتر بودن بازده فتوسنتزی C4 نسبت به C3 این مورد است. نقطه جبران Co2 در گیاهان C4 خیلی پائینتر است حدود 1 – 5 PPM .

14: نسبت کلروفیل a در C4 بیشتر از C3 است.

15: گیاهان C3 اشباع سرعت تثبیت Co2 در غلظت PPM 500 روی می دهد ولی C4 در غلظت خیلی پائین تر 150 PPM .

16: راندمان مصرف نور گیاهان C4 بیشتر از گیاهان C3 است.



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: تفاوت گیاهان C3,