اخرین اخبار و تازه های رشته زیست شناسی و منابع علمی ISI
آناتومی دستگاه تنفس
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 13:37

بینی: بینی خارجی از استخوانها و غضروف‌ها تشکیل شده‌است. حفره‌های بینی از مخاط و عروق خونی پوشیده شده‌اند که هوا را قبل از رسیدن به ریه‌ها گرم و مرطوب می‌کنند و با کمک موها و مژک‌ها گرد و غبار آن را می‌گیرند.

حنجره: حنجره که در جلوی گردن قرار گرفته (در موازات سومین تا ششمین مهره گردنی) هم‌راهی برای عبور هوا است و هم صدا را تولید می‌کند. ساختمان حنجره از چندین غضروف و عضله تشکیل شده‌است.

نای: لوله تنفسی که پس از حنجره قرار گرفته نای است. ساختمان نای از غضروف‌هایی به شکل حلقه ناقص (Ω) تشکیل شده. نای ۱۲–۱۰ سانتی‌متر طول دارد و قطر داخلی آن ۲–۱/۵ سانتی‌متر است. این لوله از محاذات ششمین مهره گردن به سمت پایین می‌آید و بعد به دو شاخه راست و چپ تقسیم می‌شود که این شاخه‌ها نایژه (برونش) نامیده می‌شود. نایژه راست ۲/۵ سانتی‌متر طول دارد و وارد ریه راست می‌شود. نایژه چپ ۵ سانتی‌متر طول دارد و وارد ریه چپ می‌شود. نایژه‌ها در داخل ریه‌ها به شاخه‌های کوچکتری به نام نایژک (برونشیول) تقسیم می‌شوند. داخل نای و برونش‌ها سلول‌های مژکدار وجود دارند که با حرکت خود به سمت دهان ذرات موجود در هوا را بیرون می‌رانند و مانع رسیدن آنها به ریه‌ها می‌شوند.

ریهها: ریه‌ها به شکل نیمه مخروطی هستند و قسمت‌های طرفی حفره سینه را پر می‌کنند. قاعده ریه‌ها روی پرده دیافراگم (عضله‌ای که حفره سینه و حفره شکم را از هم جدا می‌کند) قرار گرفته و قله ریه‌ها مجاور دنده اول است. ریه کودکان صورتی رنگ است ولی ریه بزرگسالان به علت ذرات زغال وارد شده از راه تنفس خاکستری رنگ می‌باشد.

ریه راست از ۳ قطعه (لوب) وریه چپ از ۲ قطعه (لوب) تشکیل شده‌است. نایژک‌ها در ریه‌ها به حفره‌های هوایی کوچکی به نام آلوئول ختم می‌شوند. آلوئول‌ها دارای مویرگ‌های فراوانی هستند و تعویض اکسیژن هوا با دی اکسید کربن خون داخل این حفره‌ها انجام می‌شود.

پرده جنب: پرده‌ای دو لایه به نام پرده جنب هر ریه را به طور جداگانه از بیرون می‌پوشاند. بین این دو لایه مقداری مایع (مایع جنب) وجود دارد که باعث لغزندگی و نرم شدن حرکات می‌شود.

ریه‌ها ساختمان ارتجاعی دارند و تمایل دارند تا مثل بادکنکی بدون هوا روی خود بخوابند ولی فشار منفی که بین دو پرده جنب وجود دارد باعث باز نگه داشتن ریه‌ها می‌شوند



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: آناتومی دستگاه تنفس,
تنظیم اسمزی در ماهیها ( توضیح مطلب کتاب شکل 18 فصل 5 )
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:32

تنظیم فشار اسمزی در ماهیها osmoregulation

الف ) تنظیم فشار اسمزی در ماهیهای آب شیرین :

در این قبیل ماهیها محیط زیستی ماهی هیپوتونیک ( کم غلظت ) و محیط داخلی بدن ماهی هیپرتونیک ( پرغلظت ) می باشد، بنابراین ماهیهای آب شیرین آب جذب می کنند و جذب آب از را پوست و برانشی ها ( آبشش ها ) صورت می گیرد و با این عمل در ماهیهای مذکور به علت جذب آب کیفیت هیدراتاسیون ( آب جذب شدن ) مشاهده می شودو برای تنظیم فشار اسمزی فعالیت های دفع کلیوی آنها بسیار زیاد می شود . این ماهیها به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن خود در شبانه روز بین 100 تا 300 سی سی آب بصورت ادارار دفع می نمایند و برای جبران املاح دفع شده همراه ادرار جذب املاح مخصوصا سدیم کلرید از راههای کلیه و برانشی امکان پذیر می گردد.

ب ) تنظیم فشار اسمزی در ماهیهای آب شور :

در این نوع ماهیها محیط زیستی هیپرتونیک و محیط داخلی هیپوتونیک می باشد ، بنابراین عمل دفع آب از را پوست و برانشی ها صورت می گیرد. بر اثر دفع آب میزان آب و املاح محیط داخلی نامتعادل گشته و به حالت دهیدراتاسیون ( کم آبی ) می افتد و به ناچار مجبورند مقداری از آب محیط را ببلعند میزان آب بلعیده شده به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در 24 ساعت بین 40 تا 225 سیسی است. آب بلعیده شده از مخاط لوله گوارش جذب محیط داخلی می گردد و مازاد املاح از طریق پوست و برانشی ها و کلیه ها دفع می گردد. ( اصطلاح آب خوردن در این ماهیها عملا درست است )



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: تنظیم اسمزی ، ماهی ها,
تفاوت گیاهان C3 و C4
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:31

تفاوت گیاهان C3 و C4 :
1:اولین ماده ساخته شده در C3 یک ماده سه کربنه به نام 3 فسفو گلیسریک اسید است( PGA )

در صورتی که اولین ماده تولیدی در گیاهان C4 یک ماده چهارکربنه به نام اگزالواستات است بهمین دلیل به اینها C3و C4 گوییم یعنی وجه نامگذاری آنها در نوع تولید ماده اولیه است.

2: گیاهان C4 آناتومی Kranz دارند ولی گیاهان C3 ندارند. کلروپلاست که درون غلاف آوندی در گیاهان C3 وجود دارد آناتومی Kranz گوییم.

3: در سلولهای مزوفیل ( میانبرگ ) گیاهان C3 نشاسته ساخته و ذخیره می شود ولی در C4 در مزوفیل برگ فقط اسیدهای چهار کربنه تشکیل و سپس به سلولهای غلاف آوندی ( باندل شیت ) منتقل و در آنجا نشاسته ساخته و ذخیره می شود. نشاسته در C3 در مزوفیل برگ و در C4 در غلاف آوندی ساخته و ذخیره می شود.

4: کلروپلاست های غلاف آوندی بزرگتر و گراناهای تکامل نیافته تری نسبت به کلروپلاست سلولهای مزوفیل برگ دارند یعنی کلروپلاست غلاف آوندی نسبت کلروفیل a به b بیشتری هم دارند و به دیواره غشاء سلول نزدیکتر هستند.

کلروپلاست در گیاهان C4 به دیواره سلول نزدیکتر هستند.

5: در گیاهان C4 آنزیم های PEPc و RUBPc ( روبیسکو) فعال هستند ولی در گیاهان C3 فقط RUBPc وجود دارد.

6: در گیاهان C4 آنزیم روبیسکو ( در سیکل کلوین ) در غلاف آوندی و آنزیم PEPc ( در سیکل هاش واسلک ) در مزوفیل برگ در صورتی که در C3 آنزیم روبیسکو در مزوفیل برگ فعالیت می کند.

7: میل ترکیبی آنزیم PEPc نسبت به Co2 چند برابر آنزیم روبیسکو می باشد بهمین دلیل در گیاهان C4 که آنزیم PEPc وجود دارد در غلظت های بسیار پایین C02 بازده بیشتری داشته ، قادر به انجام فتوسنتز هستند. PEPc برخلاف RUBPc حساسیتی به O2 ندارد.

8 : سرعت فتوسنتز بخصوص در شدت نورهای بالا در گیاهان C4 به مراتب بالاتر از گیاهان C3 است.سرعت فتوسنتز در شدت نور کم در گیاهان C3 بالاتراست در صورتیکه در گیاهان C3 یک سوم طبیعی نور خورشید کافی است.

9: در گیاهان C4 برای فعال شدن آنزیم PEPc و تثبیت Co2 نسبت به گیاهان C3 ، دو مولکول ATP بیشتر نیاز دارند بنابراین عملکرد انرژی در گیاهان C4 کمتر است.

گیاهان C3 برای تثبیت هر مولکول Co2 نیاز به 3 مولکول ATP و 2 مولکول NADPH دارند ولی گیاهان C4علاوه بر آنها ، 2 مولکول ATP دیگر هم نیاز دارند.

10: میزان آنزیم روبیسکو در گیاهان C4 کمتر از C3 است حدود 10%.

11: گیاهان C4 به شرایط گرم و خشک تا گرم و مرطوب سازگاری دارند ولی گیاهان C3 به مناطق سرد و مرطوب تا گرم و مرطوب نیاز دارند. در دمای کمتر از 20 درجه فتوسنتز گیاهان C4 کمتر ازC3 است.

12 : فتوسنتز در گیاهان C4 به میزان اکسیژن حساسیت ندارد. ( از 2% تا 21% ).

13: در گیاهان C4 تنفس نوری یا وجود نداشته یا بسیار محدود است ولی در گیاهان C3 بخشی از مواد فتوسنتزی از طریق این فرآیند هدر می رود.

یکی از دلایل بالاتر بودن بازده فتوسنتزی C4 نسبت به C3 این مورد است. نقطه جبران Co2 در گیاهان C4 خیلی پائینتر است حدود 1 – 5 PPM .

14: نسبت کلروفیل a در C4 بیشتر از C3 است.

15: گیاهان C3 اشباع سرعت تثبیت Co2 در غلظت PPM 500 روی می دهد ولی C4 در غلظت خیلی پائین تر 150 PPM .

16: راندمان مصرف نور گیاهان C4 بیشتر از گیاهان C3 است.



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: تفاوت گیاهان C3,
تنظیم فشار اسمزی در ماهیها osmoregulation
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:30

الف ) تنظیم فشار اسمزی در ماهیهای آب شیرین :

در این قبیل ماهیها محیط زیستی ماهی هیپوتونیک ( کم غلظت ) و محیط داخلی بدن ماهی هیپرتونیک ( پرغلظت ) می باشد، بنابراین ماهیهای آب شیرین آب جذب می کنند و جذب آب از را پوست و برانشی ها ( آبشش ها ) صورت می گیرد و با این عمل در ماهیهای مذکور به علت جذب آب کیفیت هیدراتاسیون ( آب جذب شدن ) مشاهده می شودو برای تنظیم فشار اسمزی فعالیت های دفع کلیوی آنها بسیار زیاد می شود . این ماهیها به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن خود در شبانه روز بین 100 تا 300 سی سی آب بصورت ادارار دفع می نمایند و برای جبران املاح دفع شده همراه ادرار جذب املاح مخصوصا سدیم کلرید از راههای کلیه و برانشی امکان پذیر می گردد.

ب ) تنظیم فشار اسمزی در ماهیهای آب شور :

در این نوع ماهیها محیط زیستی هیپرتونیک و محیط داخلی هیپوتونیک می باشد ، بنابراین عمل دفع آب از را پوست و برانشی ها صورت می گیرد. بر اثر دفع آب میزان آب و املاح محیط داخلی نامتعادل گشته و به حالت دهیدراتاسیون ( کم آبی ) می افتد و به ناچار مجبورند مقداری از آب محیط را ببلعند میزان آب بلعیده شده به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در 24 ساعت بین 40 تا 225 سیسی است. آب بلعیده شده از مخاط لوله گوارش جذب محیط داخلی می گردد و مازاد املاح از طریق پوست و برانشی ها و کلیه ها دفع می گردد. ( اصطلاح آب خوردن در این ماهیها عملا درست است )



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: ماهیهای آب شور ، ماهیهای آب شیرین ، ماهی هیپرتونیک,
گیاهان گوشتخوار
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:27

گیاهان حشره خوار را نسبت به نوع شکار و مکانیسم گرفتار ساختن حشره به سه تیپ تقسیم می کنند.

۱- تیپ دروزرا(شبنم خورشید):گونه های جنس دروزرا که تقریبا در تمام توربزارهای دنیا می رویند،دارای برگ های گرد با رنگ قرمز و دمبرگ دراز هستند.برگها همگی در قاعده ی ساقه طوقه وار قرار داشته،در حاشیه دارای کرک های شعاعی (تانتاکول ها)هستند.کرک های مزبور که نوعی غده های ترشح کننده بوده،دارای رأس متورم آغشته به ماده ی شفاف و چسبناک ،مشابه شبنم هستند و به همین علت نام آن ها را دروزرا از دروزروس یعنی شبنم گرفته شده است.به دروزرا (شبنم خورشیدی)نیز می گویند.که یک اصطلاح فرانسوی است.اندام یا تله ی شکار حشره در دروزرا همان برگ عادی است که کمترتغییرشکل یافته است. وقتی حشره ای به منظور استراحت یا استفاده از مواد غذایی به تانتاکول ها (رأس کرک ها)یا به مرکز پهنک نزدیک می شود و به شیره ی چسبنده ی رأس تانتاکول ها و یا مایع پهنک می چسبد،حرکات و تکاپوی شدید حشره،برای رهایی سبب ترشح بیشتر شیره ی چسبناک می شود و با آغشته شدن کامل حشره به مایع مزبور و سلب قدرت پرواز و رهایی از آن دام،به تدریج تانتاکول های حاشیه ی برگ نیز به طرف مرکز پهنک خم می شوند به صورت چنگک،حشره ی گرفتار را به سختی در بر گرفته،از این پس غده های هاضمه ی برگ شروع به ترشح کرده،حشره در شیره ی گوارشی غرق و مواد پروتیدی آن به تدریج هضم و جذب گیاه می شود.

                

۲-دیونه(مگس گیر ونوس):گونه های جنس دیونه که به گیاهان مگس خوار نیز موسومند،دارای برگ هایی مشابه دروزرا هستند. پهنک برگ در دیونه ها به وسیله ی زایده ای به دمبرگ که پهن و بالدار است،اتثال داشته،در دو طرف رگبرگ وسطی دارای دو قسمت مساوی است .در سطح پهنک برگ دیونه ها سه دسته از کرک های حساس زیر دیده می شود؛
_کرک های سخت و خشن حاشیه ای که از تضاریس کناره ی برگ ناشی می شوند.  _کرک های حساس،دراز،نوک تیز و معدود که در وسط پهنک قرار داند.
وقتی حشره ای به کرک های حساس وسط پهنک برخورد کند،برگ به سرعت تحریک شده،دو قسمت پهنک آن در حول رگبرگ وسطی تا شده،کرک های حاشیه ی برگ با تا شدن پهنک در هم فرو رفته،حشره را در خود محبوس ساخته،راه فرار آن را مسدود می سازند. پهنک تا شده برگ تا پایان گوارش حشره روی هم باقی می مانند.
             

۳-تیپ نپانتس(توبره واش):در نپانتس برگ ها برای شکا ر حشره تخصیص یافته اند،دمبرگ در نپانتس به صورت صفحه ی پهنی است که در بیش تر انواع مجهز به رشته یا بند دراز و نخی شکل مانند پیچک مو یا نخود می شود. و حتی مانند آنها می تواند به دور محل و تکیه گاه بپیچد.در انتهای رشته ی نخی شکل برگ نپانتس ها ،اندام شکارکننده ی حشره به نام کوزه (اورن و یا اسیدی)قرار دارد.طول کوزه از 2 تا 30 سانتی متر در انواع مختلف فرق می کند.رنگ کوزه معمولا سبز و غالبا دارای لکه یا خال های قرمز رنگ است.کوزه یا اسیدی در بالی دهانه ی خود دارای سرپوشی است که در یک نقطه به آن لولا شده است.
وقتی حشره روی سرپوش یا دهانه ی کوزه می نشیند،به علت وجود شیره در قاعده کوزه به تدریج به درون آن جلب می شود.
خروج حشره از داخل اندام کوزه ای آسان نسیت و دیواره ی صاف و لغزان کوزه مانع بالا آمدن حشره می شود و تقلای آن برای رهایی سبب بسته شدن در کوزه به وسیله ی سرپوش و ترشح فراوان شیره ی هاضمه در داخل کوز ه شده،حشره به تدریج در آن غرق می شود.در تمام گیاهان حشره خوار حرکات و تقلای حشره برای رهایی،یک نوع تحریک مکانیکی برای انقباض اندان تله ای است و تماس بدن حشره به منزله ی یک ماده ی آلی سبب ترشح آنزیم های گوارشی می شود.چنانچه به جای حشره با میله ی نازکی دیواره ی اندام کوزه ای مانند تله را در نپانتس تحریک کنیم ،سرپوش بسته خواهد شد.ولی شیره ترشح نخواهد شد



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: گیاهان گوشتخوار ، مقاله زیست شناسی ، ,
تهیه لام میکروسکوپی از ماهیچه اسکلتی
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 21:25

به سلول عضلانی فیبر گفته می شود که دارای تعداد زیادی تارچه( میوفیبیریل) است .

وجود نوارهای تیره و روشن نشان از وجود تارچه در یک سلول عضلانی  است که این تارچه عناصر انقباضی درون  سلولی است . هر تارچه مرکب است از تعداد زیادی  رشته های نازک تر پروتئین  به نام میو فیلامنت  که خود به دو دسته تقسیم می شوند: 

  میوفیلامنت های ضخیم :مرکب از پروتئین،ایجاد کننده نواحی تاریک

 میوفیلامنت نازک :مرکب پروتئین ،ایجاد کننده نواحی روشن

  سلول  عضلانی بعضی فیبرها علاوه بر  میو فیبریل ها تعداد زیادی هسته دارند که در حاشیه این سلول ها قرار گرفته است

     روش کار

     یک تکه گوشت  به اندازه نخود برداشته و درون  شیشه ساعت قرار می دهیم  و آن را به مدت ده دقیقه برای نرم شدن بافت برای نابودی  بافت  همبند رشته  در استیک اسید 10 % قرار می دهیم   بعد ده دقیقه گوشت را برداشته و با 2 سوزن یک ریش از آن  را روی لام قرار می دهیم  رنگ آمیزی را شروع  می کنیم یک قطره رنگ آبی متیلن روی آن میریزیم  بعد روی میز کار مان یک کاغذ خشک کن  قرار می دهیم  سپس لام راکه  روی آن لامل  است را گذاشته و روی آن  خشک کن  می گذاریم  با نوک خودکار به آن ضربه میزنیم بعد با 2 انگشت شست فشار می دهیم  بعد با عدسی 10 و 40 می بینیم

 

 رشته های اکتین و میوزین  قابل رویت با میکروسکوپ نوری نیست

  رشته نازکی که زیر میکروسکوپ قرار می دهیم  مرکب از چند فیبر یا سلول عضلانی استوانه ای است داخل هر سلول هسته های متعدد آبی رنگ در کناره ، خطوط عرضی آبی رنگ تیره و روشن دیده می شود.

   منبع: کتاب گزارش کار آزمایشگاه سلولی 



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،
:: برچسب‌ها: ماهیچه اسکلتی ، تهیه لام میکروسکوپی,
مراحل تهیه و برش گیری بافت های تثبیت شده:
نوشته شده توسط فرزانع طهماسبی در ساعت 20:19
مراحل تهیه و برش گیری بافت های تثبیت شده:

 

الف)تثبیت کردن(فیکساسیون):عبارت است از کشتن ناگهانی و هم زمان یاخته های یک بافت به گونه ای که شکل وترکیب ان نسبت به زمان حیات تغییر نکند در واقع هدف اصلی از ان منعقد کردن مواد پروتوپلاسمی بدون حل کردنو متلاشی کردن یا تغییر ساختار اجزا درونی یاخته و شکل ببیرونی ان است.

مواد تثبیت کننده (فیکساتیو) نقش های متعددی دارند:

1) ثابت کردن اجزا مختلف بافتها 2) جلوگیری از اتولیز 3) ایجاد تفاوت ضریب شکست نور در قسمتهای مختلف بافت 4) نامحلول کردن اجزا یاخته 5) ایجاد تغییراتی در ساختار سطحی اجزا برای پذیرش رنگهای ویژه

 

مواد تثبیت کننده فیزیکی یا شیمیایی هستند که فیکساتیوهای شیمیایی خود به دو دسته ی الی وغیر الی تقسیم میشوند و عبارتند از :

اتانول/ استون/ فرمالین/استیک اسید/کلرومرکوریک و.......در عمل به جای استفاده از یک تثبیت کننده از مخلوط چند تا از انها استفاده میکنند تا هر عامل نقص عامل دیگر را جبران کند.

ب ) شستشوی بافت:منظور خارج کردن موادی است که ممکن است باعث اختلال در مراحل بعدی شوند شستشوی بافت را میتوان با اب جاری یا تعویض مایع احاطه کننده نمونه در فواصل زمانی انجام داد.زمان شستشو با اب جاری به اندازه ی زمان فیکساسیون است.

ج ) آب گیری (دهیدراتاسیون):هدف از این مرحله خارج کردن اب از بافت توسط عوامل اب گیرنده است. فرایند اب گیری الکل در غلظت های مختلف و مرحله مرحله به شرح زیر انجام میشود:

30 دقیقه الکل 50 درجه←30 دقیقه الکل 70 درجه←30 دقیقه الکل 85 درجه←45 دقیقه الکل 96 درجه ←45 دقیقه الکل 100 درجه ی1←45 دقیقه الکل 100 درجه 2

اگر در این حالت از نمونه برش بگیریم کدر است باید شفاف سازی انجام  دهیم.

د ) شفاف کردن :چون الکل نمیتواند با مواد مورد استفاده در مراحل بعد مخلوط شود از مواد دیگری که قابلیت اختلاط با الکل و پارافین یا هر دو را دارند استفاده میشود به این مواد که به عنوان حلال حد واسطی بین مرحله ی اب گیری و قالب گیری بافت عمل میکنند شفاف کننده میگویند. یکی از بهترین شفاف کننده ها گزیلول است . ربای این کار ابتدا نمونه را داخل مخلوط یک به یک الکل گزیلول قرار میدهیم (45 درجه) بعد به مدت 1 ساعت ان را داخل گزیلول خالص قرار میدهیم. در صورتی که برای اب  گیری از حلال هایی مثل بوتیل الکل نوع سوم/دی اکسان که هم با اب وهم با پارافین مخلوط میشوند ایتفاده شود نیازی به شفاف کردن نیست.

ه) نفوذ دادن پارافین به داخل بافت و قالب گیری ان :برای مستحکم کردن بافت های تثبیت شده باید ان را به محیطی پایدار کننده اغشته ساخت در اینجا چون جنس قالب از پارافین است از پارافین استفاده میکنیم تا بافت از ان جدا نشود برای این کار به شرح زیر عمل میکنیم: پارافین در دمای 60 درجه داخل حمام اب گرم ذوب میکنیم سپس

نمونه ها را 45 دقیقه درپارافین 1←45 دقیقه پارافین 2←45 دقیقه پارافین 3 قرار می دهیم تا کاملا مطمئن شویم که گزیلول از ان خارج شده است.

 سپس داخل قالب را با گلیسرول چرب کرده و ابتدا کمی پارافین مذاب داخل ان میریزیم بعد نمونه را با پنس داخل ان قرار داده و روی ان را پارافین میریزیم.

 

 و) برش گیری :برای برش گیری از دستگاهی به نام میکروتوم که انواع مختلفی دارد استفاده میشود. برای  این کار بلوک پارافین را ذوذنقه ای شکل و به گونه ای که یک پایه داشته باشد میبریم سپس پایه رادرون یک قالب پارافینی قرار میدهیم و روی ان پارافین میریزیم تا خوب متصل شوند . قالب را بین دو پیچ نگه دارنده میکروتوم قرار داده تا محکم شود بعد درجه تنظظیم ضخامت برش را تنظیم کرده سپس با چرخاندن دسته ی میکروتوم برش مورد نظر را تهیه کرده  سپس با قلم مو یک یا چند برش نواری شکل را برداشته  و ارام روی سطح اب (45 درجه) حمام بن ماری قرار داده تا اب گرم باعث باز شدن چروک ها ویکنواخت شدن انها بشود  سپس با استفاده از مخلوط  یک به یک سفیده تخم مرغ و گلیسرول چسب البومین مایر را تهیه کرده و مقدار کمی از ان را به وسیله ی انگشت  روی یک لام تمییزکشیده سپس لام را ارام وارد بن ماری کرده وبرش ها را از ان خارج میکنیم حداقل 24 ساعت زمان لازم است تا برش ها کاملا به لام بچسبند و خشک شوند. 

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات مهندسی زیست، ،